English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (8574 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propor tionably U بطور متناسب یا با قرینه چنانکه بتوان متناسب نمود
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
state of the art U جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
commensurate U متناسب
proportional U متناسب
symmetric U متناسب
proprotionable U متناسب
eurhythmic U متناسب
in proportion U متناسب
proportionable U متناسب
proportionate U متناسب
applicative U متناسب
pro rata U متناسب
harmonises U متناسب بودن
harmonize U متناسب بودن
harmonizes U متناسب بودن
harmonizing U متناسب بودن
coordinate U متناسب کردن
coordinative U متناسب سازنده
comproportionation U ترکیب متناسب
harmonised U متناسب بودن
proportionment U متناسب سازی
harmonized U متناسب بودن
unapt U غیر متناسب
harmonising U متناسب بودن
technologies U تکنولوژی
techs U تکنولوژی
tech U تکنولوژی
technology U تکنولوژی
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> U متناسب با استاندارد طبیعی
harmonic division U طبقه بندی متناسب
commensurateness U متناسب کردن تناسب
coordinate U متناسب یا هماهنگ کردن
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
proportionably U بطور متناسب یا با قرینه
proportional pie graph U نمودار گرد متناسب
well proportioned U با تناسب متناسب موزون
coapt U باهم متناسب شدن
proportionate U فراخور متناسب کردن
elecric technology U تکنولوژی برق
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
technologies U ابزارشناسی تکنولوژی
technology transfer U انتقال تکنولوژی
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
electrotechnology U تکنولوژی برق
neutral technology U تکنولوژی خنثی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
information technology U تکنولوژی اطلاعات
architectonic U تکنولوژی ساختمان
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
soft technology U تکنولوژی نرم
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
mismatch U متناسب نبودن ناجور بودن
tubbable U متناسب برای لوله یا تغاریابشکه
labor augmenting tednological progress U پیشرفت تکنولوژی کارافزا
technologies U دانش فنی تکنولوژی
technology U دانش فنی تکنولوژی
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
queueing U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queues U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued U ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
reddendo singula singulis U الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
amplidyne U ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
mcc U انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
best power mixture U نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
differentiating cicuit U مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
hook's law U تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
reprographics U تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
actinoelectric U اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
computer output microfilm U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
acceleration principle U براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
computer input microfilm U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
cim U تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
differentiator U وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
suited U منطبق کردن متناسب یا مناسب کردن
suit U منطبق کردن متناسب یا مناسب کردن
suits U منطبق کردن متناسب یا مناسب کردن
farm technology U روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
proportions U متناسب کردن متقارن کردن
proportion U متناسب کردن متقارن کردن
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
Recent search history Forum search
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com